آدمایی از جنس خودم

آدمائی که حیوونا رو دوس دارن
پسرائی که دختردار شدنو دوس دارن
اونائی که ممه براشون مهمتر از باسن
اونائی که پاستیل و تیتاب و شیرکاکائو قدیمیا و آدامس خرسی و اینجور چیزا دوس دارن
اینا که قلبشون همیشه یه کوچولو تندتر میزنه
اینا که شبا راحت خوابشون نمیبره
اینا که از بغل بیشتر از سکس لذت میبرن
حتا اینا که فک میکنن کسی نمیتونه تحملشون کنه و برا همین تو دنیای تنهائی خودشون فرو میرن با اینکه توو تنهائی میترسن
اینا که سیگاری نیستن ولی زیاد میکشن
اینا که تار و پود شخصیتشون یه ته مایه طنز داره
اینائی که یا بچه های اول یا ته تغاریای خونه‌ن
اینا خیلی خوبن. خعلی
تورو خدا وقتی باهوشون میرید توو رابطه ، تنهاشون نزارید
برید ، به گا میرن !! به گا





یه دهه 60 هستم مثل خیلی از شماها

یه دهه 60 هستم مثل خیلی از شماها
می تونستم تو هر جای دنیا بدنیا بیام
اما اینجا تو جنگ بدنیا اومدم سالهای خاکستری جنسای کوپنی
تو جایی که وقتی می رفتی دبستان میوه عطری نباید میبردی
چون همه نمیتونستن بخرن.
تو طبقه متوسط جامعه ای که همیشه فشار مالیو حس می کردن
با یه سری هم نسل بزرگ شدیم که تقریبا همه یه جور بودیم
تمام آرزوم تو 18 سالگی یه خط موبایل بود با یه گوشیه 6600
کنکور یه دیوار لعنتی بود که بدون راهنما خیلیا سوختیم
سالهایی که نه اینقدر لباس مارک بود نه اینقدر ماشین خارجی
که دخترارو پر رو کنه...
سربازی مردت میکرد اما 18 ماه عمرتو میگرفت
البته رفتن یا نرفتنش واسه گرفتن کار هیچ فرقی نمیکرد
اونا گذشت خیلیامون کم آوردن خودکشی اعتیاد ...
یه انتخابات که دوست ندارم در موردش حرف بزنم
اما ما موندیم با خودمون لج نکردیم با یه سوال بزرگ؟
که باید بزاریم ایرانو بریم یا نه
قماره خیلی سنگینیه
خیلی سنگین





گزارش تخلف
بعدی