چقد از ايراني بودن خسته ام. از اين جبر لعنتي جغرافيايي خسته ام. اسم
ايران واسم با فيلتر عجين شده، با سكوت، با اختناق، با فرديت محكوم به
شكست. چقدر از ايران، كوروش، فروهر، اسماي قشنگ اما بي معني، كهنه و خاك
گرفته و بي مصرف و دكوري خسته ام. فقط دوست دارم جايي غير از اينجا باشم.
هر جايي...غير از اينجا.